کاکا سیا؛ مرده شور ریختتون رو ببره؛ این زنه کیه؟ زن اوباما، هیلاری کلینتون؛ کارلا برونی فاحشه. اینها یا حرفهای احمدی نژاد هستند یا حرفهای هم ردیفانش. آنها هم دارند از آزادی بیان استفاده میکنند و سخن میگویند، و اما چه سخنی؟
عدّهای از حرفهای رئیس جمهور بی فرهنگمان، به درستی انتقاد کردند، بسیار خشمگین شدند و خجالت کشیدند. در بالاترین لینکهایی در مورد حرفهای احمدینژاد هم نوشته شد. ولی تعدادی از همین افراد از الفاظ همطراز احمدینژاد استفاده میکنند برای ابراز هر موضوعی و به نام آزادی بیان. آیا این حق آنهاست؟ من فکر میکنم بله، ولی برای آنها ارزشی بیشتر از احمدینژاد بی فرهنگ قائل نیستم.
احمدینژاد پروسه طولانی را گذرانده است تا به این حد بی فرهنگی برسد. برای مثال، در بچه گی، تمسخر افراد در کوچه و خیابانهای ایران را دیده است. تحقیر کردن زنان را از نزدیک مشاهده کرده و در طول زمان این مسائل برای او عادی شدهاند و جزوی از فرهنگ یا بی فرهنگی او شده اند. اگر ما مواظب نباشیم و افراد را با تمسخر خطاب کنیم یا به چشم حقارت، دیر یا زود به هم ردیفان احمدی نژاد خواهیم پیوست.
قدری فکر کنیم و سوال کنیم، که آیا آزادی بیان باید محدود باشد؟ اگر جواب مثبت است، چه کسی این آزادی را باید برای ما تعیین کند؟ به نظر من این خود ما هستیم که این آزادی را بر حصب فرهنگ یا بی فرهنگی که از آن برخورداریم تعیین میکنیم. آیا میخواهیم در دراز مدت به فردی مثل احمدی نژاد بی فرهنگ تبدیل شویم؟ یا از لجن زاری که برای خود ساخته ایم بیرون بیاییم و به افراد فرهیخته و با فرهنگ بپیوندیم، در ضمن اینکه از آزادی بیان بدون تمسخر و تحقیر کردن حد اکثر استفاده را بکنیم؟ انتخاب با ما است که به کدام قطب برویم، ولی فکر نمیکنم این انتخاب چندان سخت باشد، شما چه فکر میکنید؟